کی توی زندگیته سایه بون (سایه بان) خستگیته کی تموم حسشو نشون داده به تو گرفته قلبتو من تحملم کمه نگو که حقمه تو رو خدا نرو من عمری عاشقونه با تو بودنم و سوزوندی با نبودنت وجودمو بزار همه خیال کنن حسودم و بخندن به حال و روز مردی که عاشقه هنوز همون جوری شبیه سابقه دلش میگیره از غم دقایق دل کندن من حاضرم هنوزم چشم به جاده ها بدوزم تا بیای کنار من چشای تار من تو چشای تو وا (واز، باز) شه تب نکن که من میمیرم کاشکی دستتو بگیرم کاشکی (ای کاش) دستتو بگیرم تا دوباره زندگیم درست مثل قدیم شبیه اولا (اول ها، اوایل) شه (بشه، شود، بشود) قلب عاشقم می خواد یه بار دیگه بیاد توی دل تو جا شه من عمری عاشقونه با تو بودنم و سوزوندی با نبودنت وجودمو بزار همه خیال کنن حسودم و بخندن به حال و روز مردی که عاشقه هنوز همون جوری شبیه سابقه دلش میگیره از غم دقایق دل کندن + نوشته شده توسط قدرت جاودانی در سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۶ و ساعت 11:42 | , ...ادامه مطلب