آهنگ "آخرین رویا" از علی زند وکیلی (به درخواست یکی از دانشجویان)

برگرد عاشق ترین همدرد آخر چگونه از خیالت بگذرم برگرد و غمگینم مکن (نکن)
شب ها ای آخرین رویا من بی تو از رویای خود تنهاترم تنها تر از اینم مکن
مرا بگیر آتشم بزن و جان بده به من و در سپیده ی جان روشن باش
مرا ببین ای که (ای کسی که) بی تو منم (بدون تو وجود ندارم) بی تو میشکنم ای تمام جهان با من باش

شمع توام (تو هستم) تو ببین در اشک من بنشین ای روشنای جهان رو سوی سایه مکن
بی من مرو (نرو) به سفر از گریه ام مگذر (نگذر) ای بی تو من نگران از من گلایه مکن
مرا بگیر آتشم بزن و جان بده به من و در سپیده ی جان روشن باش
مرا ببین ای که بی تو منم بی تو میشکنم ای تمام جهان با من باش